• وبلاگ : *دختر احساس فرانك*
  • يادداشت : ديوارهايي كه ميسازي....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دختر :شنيدم داري ازدواج مي کني ..مبارکه..خوشحا­ل شدم شنيدم..
    پسر :مرسي..انشااله قسمت شما..
    دختر:مي تونم براي آخرين بار يه چيزي ازت بخوام؟
    پسر:چي مي خواي؟
    دختر:اگه يه روز صاحب يه دختر شدي مي شه اسم منو بذاري روش؟
    پسر:چرا؟مي خواي هر موقع که نگاش مي کنم ..صداش مي کنم درد بکشم؟؟
    دختر:نه..آخه دخترا عاشق باباهاشون مي شن..مي خوام بفهمي چقدر عاشقت بودم..<\/h5>